-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 صبح چون گلشن جمال تو دید برعروسان بوستان خندید
2 نام لعلت چو بر زبان راندم از لبم آب زندگانی بچکید
3 صبحدم حرز هفت هیکل چرخ از سر مهر بر رخ تو دمید
4 مرغ جان در هوات پر میزد بال زد وز پیت روان بپرید
5 هر که شد مشتری مهر رخت خرمن مه به نیم جو نخرید
6 وانکه چون دیده دید روی ترا خویشتن را بهیچ روی ندید
7 سر مکش زانکه از چمن بیرون سرو تا سرکشید سرنکشید
8 در رهت خاک راه شد خواجو لیک بر گرد مرکبت نرسید