در دل میگشاید، چشم از اغیار از واعظ قزوینی غزل 521

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

در دل میگشاید، چشم از اغیار پوشیدن

1 در دل میگشاید، چشم از اغیار پوشیدن کلید قفل دل باشد، نگه بر خویش دزدیدن

2 برای آفتاب حشر، از بیم تهیدستی تواند سایه بید تو شد بر خویش لرزیدن

3 بجنگ خویشتن برخیز، تا با دوست بنشینی چو صلح یار خواهی، بایدت از خویش رنجیدن

4 نگیری تا اجازت، از تأمل لب ز هم مگشا گران کن پله مقدار خود از حرف سنجیدن

5 بدرد عشق کاهیدن، ز کافر نعمتی باشد چو چین جبهه میباید زغم بر خویش بالیدن

6 تلاش گریه کن، بر روزگار خویشتن واعظ نزیبد جز بچاک سینه ها بسیار خندیدن

عکس نوشته
کامنت
comment