- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دل آمد یار و گشت از دیده غمدیده دور بیش از آن نزدیک شد در دل که گشت از دیده دور
2 من به بویی زنده ام جانی ندارم دور ازو مدتی دیرست کز من جان من گردیده دور
3 گر کشد آن مه مرا دستش مگیر ای همنفس مردنم بهتر که یار از من شود رنجیده دور
4 مستم و شوریده و سرگرم آغوش توام ای پری گر عاقلی باش از من شوریده دور
5 ای نصیحتگو میا نزدیک کز سودای عشق اهلی شوریده خود را از دو عالم دیده دور