در گریبان ریز ساغر زاهد از اهلی شیرازی غزل 68

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

در گریبان ریز ساغر زاهد سالوس را

1 در گریبان ریز ساغر زاهد سالوس را تا بسوزد ز آتش می خرقه ناموس را

2 خسته دل را دمی جانبخش می باید طبیب عیسیی جو کین کرامت نیست جالینوس را

3 چون گدایانم بهل کز دور می بوسم زمین زانکه من لایق نبودم دولت پابوس را

4 گرنه در دل آتشین رویی بود از دل چه سود شمع اگر نبود چه خاصیت بود فانوس را

5 کاسه می گیر چون نرگس که دوران فلک کاسه سر خاک ره کردست کیکاوس را

6 زیور حسن تو از فر سعادت چون هماست حاجت زیور نباشد جلوه طاوس را

7 بیش ازین اهلی، نشاید بت پرستی را نهفت طبل پنهان چون توان زد فاش کن ناقوس را

عکس نوشته
کامنت
comment