در زمین شوره هر دل که خواندی از واعظ قزوینی غزل 419

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

در زمین شوره هر دل که خواندی قابلش

1 در زمین شوره هر دل که خواندی قابلش این قدر تخم محبت کاشتی، کو حاصلش؟!

2 نان خود در روز بازار قیامت پخته است چون تنور آنکس که بهر دیگران سوزد دلش

3 خانه آبادان سائل، خانه آبادان کند تشنه سیل است، در گاهی که نبود سائلش

4 چون جرس،گم کرده راهان گوش بر زنگ وی اند بر سر راه هدی، هر کس که میلرزد دلش

5 خط احسانی که با دست سخا گردد رقم از نگاه منت آلود است خط باطلش

6 خانه ظالم حباب سیل را ماند، که هست از غبار کلبه ویران مظلومان گلش

7 سرکشند آزادگان،زین خاکدان چون سرو و، هست واعظ از دون همتی، چون بید مجنون مائلش

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر