در کوی بتان جز بفقیری نتوان از اهلی شیرازی غزل 640

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

در کوی بتان جز بفقیری نتوان بود

1 در کوی بتان جز بفقیری نتوان بود با نوش لبان از سر سیری نتوان بود

2 در بحر بلا غرقه توان بود به امید لیکن تو اگر دست نگیری نتوان بود

3 خورشید وشم دره خود خوان که ازین بیش در چشم حریفان بحقیری نتوان بود

4 گیرم به عزیزی رسم از وصل چو یوسف در هجر تو عمری به اسیری نتوان بود

5 اهلی سر خدمت مکش از بندگی عشق در روز جوانی که به پیری نتوان بود

عکس نوشته
کامنت
comment