- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری تا قمر را وانمایم کز قمر روشن تری
2 اندرآ در باغ تا ناموس گلشن بشکند ز آنک از صد باغ و گلشن خوشتر و گلشن تری
3 تا که سرو از شرم قدت قد خود پنهان کند تا زبان اندرکشد سوسن که تو سوسن تری
4 وقت لطف ای شمع جان مانند مومی نرم و رام وقت ناز از آهن پولاد تو آهنتری
5 چون فلک سرکش مباش ای نازنین کز ناز او نرم گردی چون زمین گر از فلک توسن تری
6 زان برون انداخت جوشن حمزه وقت کارزار کز هزاران حصن و جوشن روح را جوشن تری
7 زان سبب هر خلوتی سوراخ روزن را ببست کز برای روشنی تو خانه را روشن تری