-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در سجده خود آن مه صد آفتاب بیند یوسف کی این عزیزی هرگز بخواب بیند
2 ما از صفای آن رخ حق بین شدیم و صوفی این نکته در نیابد گر صد کتاب بیند
3 من گرچه دل خرابم بر من چه التفاتش گنجی که از غم خود عالم خراب بیند
4 دل از بهشت وصلش چون راحتی نیابد از دوزخ فراقش تا کی عذاب بیند
5 خوش وقت نیکبختی کز فیض ابر رحمت چون گل مدام در کف جام شراب بیند
6 لب تشنه ماند اهلی بی لعل یار هر چند از گریه هر کناری صد جوی آب بیند