- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جاودانگیتی به حکم شاهگیتی دار باد جایگاه بدسگال شاه گیتی دار باد
2 جود و عدلش هر دو نعمت ساز و محنت سوز باد دست و تیغش هر دو گوهردار و گوهر بار باد
3 بر سر شاهی که ز ایزد مر جهان را رحمت است جبرئیل از آسمان هر روز رحمت بار باد
4 عز دین و عز دنیا هر دو از شاهنشه است هرکه عز او نخواهد تا قیامت خوار باد
5 در میان کفر و دین فرمان او سَدّی قوی است در میان نیک و بد شمشیر او دیوار باد
6 هرجه دشوارست آسان باد بر شاه جهان هرچه آسان است بر بدخواه او دشوار باد
7 روز و شب با دوستانش سَعد را تعبیر باد سال و مه با دشمنانش نحس را پیکار باد
8 خلق را چندانکه هست اندیشه و گفتار نیک شاه را اندر هنرها سیرت و کردار باد
9 چون شهاب از چرخ و برق از میغ و تقدیر از حجاب تیر او را از کمان در هر وطن رفتار باد
10 خواب امن روزگار از دولت بیدار توست بخت خصمش خفته باد و دولتش بیدار باد
11 کار شاهانگر شکار و شادی و میخوردن است با می و شادی و شاهی و شکارش کار باد
12 بزم او از موی و روی دلبران قند لب خرم و خوش چون بنفشستان و چون گلزار باد
13 در بر او دلبری همجهرهٔ خورشید باد در کف او ساغری همگونهٔ گلنار باد
14 جون صلاح کار خلق اندر بقای عمر اوست تا جهان باشد ز عمر خویش برخوردار باد
15 کار ساز عالم است و یار دین ایزدست دولت او را کارساز و ایزد او را یار باد