1 ایمه که رخت گرفته صد خرده بگل از سنبل خط کشیده صد پرده بگل
2 در پیرهن حریرت ای شخص لطیف بادام مقشریست پرورده بگل
1 آنی که فتنها همه از یک نگاه تست عالم خراب کرده چشم سیاه تست
2 روشن ترست شام من از صبح دیگران وین روشناییم ز رخ همچو ماه تست
1 نور دو چشم کز برم بریده رفته است هیچ نمی رود زدل گرچه زدیده رفته است
2 پای بدامن کفن زان نکشد شهید عشق کز سر مستی جهان دست کشیده رفته است