اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

از بسکه شدم جامه دران نعره از اهلی شیرازی غزل 966

غزل 966 ام از 2632 غزلیات

از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم

1 از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم دست و دلم از کار شد و تاب و توان هم

2 هرچند زند آتش عشق تو زبانه ظاهر نکنم بلکه نیارم بزبان هم

3 خود را چه بفتراک تو بندم که سر من لایق نبود گر فکنی پیش سگان هم

4 گر خنده زند لعل تو در پوست نگنجد صد تنگدل از شادی و صد غنچه دهان هم

5 نامم بغلام است نشان ور تو نخواهی بر صفحه هستی نهلم نام و نشان هم

6 پیش تو کم از خاک رهست ایشه خوبان گر صرف رود مال و منال و سر و جان هم

7 کی مژده شادی رسد از وصل به اهلی شادست بغم کاش میسر شود آن هم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم

شاعر شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم چه کسی است ؟

شاعر شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم اهلی شیرازی می باشد.

شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم چیست ؟

قالب شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم غزل است

مضمون اصلی شعر از بسکه شدم جامه دران نعره زنان هم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر