-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من خسته ایفلک کی دمی از تو شاد گشتم چه مراد جستم از تو که نامراد گشتم
2 من زار را بمجنون مکن ایحکیم نسبت که بدرود و داغ حسرت من از او زیاد گشتم
3 بغبار خاک راهش نرسیدم ارچه عمری همه سو چو آب رفتم همه جا چو باد گشتم
4 دل من ز ششدر غم نشدش گشاد هرگز که چو کعبتین هر سو ز پی مراد گشتم
5 ز در بتان چو اهلی که مرا بسنگ راند؟ که بکوی نوغزالان سگ خانه زاد گشتم
6 گیرم به نا امیدی و جورش بسر برم با جور بخت و طعنه بدخواه چون کنم
7 اهلی مگو که از ذقنش دل نگاهدار من مست بیخودم حذر از چاه چون کنم