- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 منم که بی به تو صد گونه داغ می سوزم تو لابه دانی و من لاغ لاغ می سوزم
2 فراغ وصل ندارم ز مفلسی، هر چند چو مفلسان ز برای فراغ می سوزم
3 شب سیاه مرا نیست روشنی، هر چند که شام تا به سحر چون چراغ می سوزم
4 مرا به داغ سگی سوختی و درد نکرد سگم نخواندی، از این درد و داغ می سوزم
5 مباش گرم دماغ و بسوز خسرو را من آخر از تو به هم زین دماغ می سوزم