-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای در دل من چو جان نشسته در سینه درون نهان نشسته
2 بالات که راست کرده تیری ست تیری ست به مغز جان نشسته
3 من رفتن جان چگونه خواهم تو شوخ چو در میان نشسته
4 جان بر لبم آمد و نرفته تا نام تو بر زبان نشسته
5 من غرقه و دست و پا زنان، وای می خند تو بر کران نشسته
6 ای خاک، به زاریم مکن دور گردی ست بر آستان نشسته
7 عشاق کشی چو بر در تست خسرو به امید آن نشسته