- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ز آفتاب مهر او تابندهام پادشاهی میکنم تا بندهام
2 گر نوازد ور کشد فرمان اوست بندهام در بندگی پایندهام
3 بلبل مستم درین گلزار عشق گاه گریانم گهی در خندهام
4 غیر نور او نبیند چشم من تا نظر بر روی او افکندهام
5 جان و دل کردم نثار حضرتش از نثار این چنین شرمندهام
6 مردهٔ دردم از آن دارم حیات کشتهٔ عشقم ازین دل زندهام
7 سید خود را از آن جستم بسی عارفانه بندهٔ پایندهام