گم شدم در خود نمی‌دانم از عطار نیشابوری غزل 496

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم

1 گم شدم در خود نمی‌دانم کجا پیدا شدم شبنمی بودم ز دریا غرقه در دریا شدم

2 سایه‌ای بودم از اول بر زمین افتاده خوار راست کان خورشید پیدا گشت ناپیدا شدم

3 زآمدن بس بی نشانم وز شدن بس بی خبر گوئیا یکدم برآمد کامدم من یا شدم

4 می‌مپرس از من سخن زیرا که چون پروانه‌ای در فروغ شمع روی دوست ناپروا شدم

5 در ره عشقش چو دانش باید و بی دانشی لاجرم در عشق هم نادان و هم دانا شدم

6 چون همه تن دیده می‌بایست بود و کور گشت این عجایب بین که چون بینا و نابینا شدم

7 خاک بر فرقم اگر یک ذره دارم آگهی تا کجاست آنجا که من سرگشته‌دل آنجا شدم

8 چون دل عطار بیرون دیدم از هر دو جهان من ز تاثیر دل او بی دل و شیدا شدم

عکس نوشته
کامنت
comment