عاشق و دیوانه ام، از امیرخسرو دهلوی غزل 1674

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

عاشق و دیوانه ام، سلسله یار کو

1 عاشق و دیوانه ام، سلسله یار کو سینه ز هجران بسوخت، شربت دیدار کو

2 گر چه گلستان خوش است، ورچه چمن دلکش است آن همه دیدم، ولی آن گل رخسار کو

3 ناله هر عاشقی از دل افگار خویش از من مسکین مپرس کان دل افگار کو

4 نقش من بت پرست هست به کشتن سزا تیغ سیاست کجاست، بازوی این کار کو

5 آه که دعوی عشق، پس غم جان، چون بود دوستی جان گرفت، دوستی یار کو

6 وه که جمالی چنان روزی این چشم نیست دیده بیدار هست، دولت بیدار کو

7 بر سخن درد ما گوش نهد گر چه یار خسرو بیچاره را طاقت گفتار کو

عکس نوشته
کامنت
comment