-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 منم به خانه، تن اینجا و جان به جای دگر به دل تویی وسخن بر زبان به جای دگر
2 به بوستان روم از غم، ولی چه سود که هست دلم به جای دگر، بوستان به جای دگر
3 کجا به کوی تو ماند نسیم باغ بهشت زمینست جای دگر، آسمان به جای دگر
4 چو جان دهم نرود دل به کویت، ار چه برند سگان کوی تو هر استخوان به جای دگر
5 نشان ز کوی تو پرسند و من ز بس غیرت تو جای دیگر و گویم نشان به جای دگر
6 مگو که یار دگر کن، اگر بینم نظافتی که تو داری همان به جای دگر
7 بگو، چگونه توان گفت زنده خسرو را که او به جای دگر ماند و جان به جای دگر