1 ای آنکه لب تو جام عشرت دهدم عشق تو خلاص از همه زحمت دهدم
2 من سر ننهم به هشت جنت بی تو هر چند که هشت تاج رحمت دهدم
1 تاخریدار تو شد گل آبرو صدجا فروخت هرکه یوسف میخرد نتاوند استغنا فروخت
2 بهر آن ترسا پسر گر جان فروشم عیب نیست پیر ما دنیا و دین در خانه ترسا فروخت
1 گر زخم عشق بر دل مردم جراحت است مارا ز زخم تیر بتان چشم راحت است
2 گل راست حسن و بسته دهان مرا نمک حسن نکو بسی است سخن در ملاحت است