خواهم غبار گردم از کوی از اهلی شیرازی غزل 1110

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم

1 خواهم غبار گردم از کوی او بر آیم ... از کوی او بر آیم

2 در صحبت حریفان از چشم اشکبارم طوفان غم برآید چون من ز در درآیم

3 سوزم ز شوق رویت وز رشک همدمانت هرچند بیش سوزم پیش تو کمتر آیم

4 من ذره حقیرم در خاک ره فتادم ای آفتاب بنگر کز خاک ره برآیم

5 گوش تو با حریفان من در فغان چو بلبل باد است پیشت ایگل حرفی که من سرایم

6 از طعنه حسودان جانم بر آید از تن هرگاه همچو اهلی سوی تو دلبر آیم

7 اگر ز عشق کسی عیب ما کند اهلی مگو خموش که ما عیب خود نمی پوشیم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر