میرم بدان تغافل و پروا از اهلی شیرازی غزل 887

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

میرم بدان تغافل و پروا نکردنش

1 میرم بدان تغافل و پروا نکردنش وان خشم و ناز و چشم ببالا نکردنش

2 فریاد از آن نشستن و برخاستن بناز و آن سرکشی و بند قبا وا نکردنش

3 پیداست از کرشمه عاشق گداز او میل نگاه کردن و عمدا نکردنش

4 ای من سگ رمیدگی نو غزال تو کز زیرکی است پیش کسی جا نکردنش

5 اهلی مگو که کشت مرا تیغ مدعی مارا بکشت درد تماشا نکردنش

عکس نوشته
کامنت
comment