تا خاک راه همت اهل صفا شدم از خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

تا خاک راه همت اهل صفا شدم

1
تا خاک راه همت اهل صفا شدم
در دیده ها عزیزتر از توتیا شدم
2
من عندلیب گلشن قدسم ولی چه سود
کز زلف تو مقیّد دام بلا شدم
3
گرچه شدم ز کعبه به بتخانه باک نیست
روی تو بود قبلهٔ من هرکجا شدم
4
از دار و گیر رستهٔ بازار عاشقان
سودم هیمن بس است که شهر آشنا شدم
5
تا پرده بر گرفت ز مهرِ رخت صبا
مانند ذره رقص کنان در هوا شدم
6
تا در هوای قدّ توام جان و سر چو سرو
بر باد رفت از همه آزاد تا شدم
7
از سر نهاده ام هوس تاج سلطنت
ز آن دم که بر درت چو خیالی گدا شدم
عکس نوشته
تا خاک راه همت اهل صفا شدم از خیالی بخارایی