- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بر در میخانه مست افتاده ام سر به پای خم می بنهاده ام
2 در خرابات مغان مستانه باز خوش در میخانه را بگشاده ام
3 جانسپاری می کنم در راه عشق هرچه فرماید به جان استاده ام
4 در نظر روشن بود چون نور چشم آبروی اشک مردمزاده ام
5 دامن همت نیالودم به غیر پاک پاک است دامن سجاده ام
6 گوهر من باشد از دُر یتیم تا نپنداری که من بیجاده ام
7 بندهٔ سید شدم از جان و دل لاجرم از کائنات آزاده ام