ای غذای جان از جلال الدین محمد مولوی غزل 2229

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ای غذای جان مستم نام تو

1 ای غذای جان مستم نام تو چشم و عقلم روشن از ایام تو

2 شش جهت از روی من شد همچو زر تا بدیدم سیم هفت اندام تو

3 گفته بودی کز توام بگرفت دل من نخواهم در جهان جز کام تو

4 منتظر بنشسته‌ام تا دررسد از پی جان خواستن پیغام تو

عکس نوشته
کامنت
comment