- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من مستم و دل خراب جان تشنه و ساغر آب برخیز و بده شراب بنشین و بزن رباب
2 ای سام تو بر سحر وی شور تو در شکر در سنبلهات قمر در عقربت آفتاب
3 برمشک مزن گره برآب مکش ز ره یا ترک خطا بده یا روی ز ما متاب
4 در بر رخ ما مبند بر گریهٔ ما مخند بگشای ز مه کمند بردار ز رخ نقاب
5 من بندهام و تو شاه من ابر سیه تو ماه من آه زنم تو راه من ناله کنم تو خواب
6 ای فتنهٔ صبحخیز! آمد گه صبح، خیز! درجام عقیق ریز آن بادهٔ لعل ناب
7 آمد گه طوف و گشت بخرام بسوی دشت چون دور بقا گذشت بگذر ز ره عتاب
8 عطار چمن صباست پیراهن گل قباست تقوی و ورع خطاست مستی و طرب صواب
9 دردی کش ازین سپس وندیشه مکن ز کس فرصت شمر این نفس با همنفسان شراب
10 خواجو می ناب خواه چون تشنهئی آب خواه از دیده شراب خواه وز گوشهٔ دل کباب