جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

می‌آیدم از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2047

غزل 2047 ام از 6329 غزلیات

می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن

1 می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن برکنده‌ای به خشم دل از یار مهربان

2 از آفتاب روی تو چون شکل خشم تافت پشتم خم است و سینه کبودم چو آسمان

3 زان تیرهای غمزه خشمین که می‌زنی صد قامت چو تیر خمیده‌ست چون کمان

4 از پرسشم ز خشم لب لعل بسته‌ای جان ماندم ز غصه این یا دل و زبان

5 لطف تو نردبان بده بر بام دولتی ای لطف واگرفته و بشکسته نردبان

6 این لابه ام به ذات خدا نیست بهر جان ای هر دمی خیال تو صد جان جان جان

7 یاد آر دلبرا که ز من خواستی شبی نقشی ز جان خون شده من دادمت نشان

8 جانا به حق آن شب کان زلف جعد را در گردنم درافکن و سرمست می‌کشان

9 تا جان باسعادت غلطان همی‌رود چوگان دو زلف و گوی دل و دشت لامکان

10 کرسی عدل نه تو به تبریز شمس دین تا عرش نور گیرد و حیران شود جهان

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن

شاعر شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن چه کسی است ؟

شاعر شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن چیست ؟

قالب شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن غزل است

مضمون اصلی شعر می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر