1 آبی زدم مسیح یارت شده است بخشیدن جان همیشه کارت شده است
2 جان بخشش توست گر فدای تو کنم هم گوهر گنج خود نثارت شده است
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ای نخل آرزو لب لعلت طبیب کیست پرورده یی عجب رطبی تا نصیب کیست
2 بادی که می وزد خبر هجر می دهد بازاین سموم غم پی جان غریب کیست
1 ای که چون چشم خوشت نرگس مخموری نیست در گلستان جهان به ز تو منظوری نیست
2 نقش روی تو چو بر تخته کشد شاگردی تخته گر بر سر استاد زند دوری نیست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به