ای که دایم کدیور از ادیب الممالک فراهانی مقطع 16

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

ای که دایم کدیور قلمم

1 ای که دایم کدیور قلمم تخم مهرت به مزرع دل کاشت

2 در حضور تو خامه ام شرحی غم دل را درین صحیفه نگاشت

3 پختم از بهر خویش ماحضری که نمیشد برای بنگی چاشت

4 ناگهان وجهه مقدس تو نظری سوی خوان بنده گماشت

5 چون معاش مرا در آن سامان دخل ساوجبلاغ می پنداشت

6 سفره من تهی نمود و از آن دیگ همشیره زاده را انباشت

7 مسند من از آن سرا برچید رایت او در آن فضا افراشت

8 گرچه ای خواجه از کف تو رهی زهر را به ز شهد ناب انگاشت

9 لیک برگو به غیر آجعفر چند همشیره زاده خواهی داشت

10 تا بدانم ز جاه و منصب و مال آنچه خواهی برای بنده گذاشت

عکس نوشته
کامنت
comment