- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چو افتم من ز عشق دل به پای دلربای من از آن شادی بیاید جان نهان افتد به پای من
2 وگر روزی در آن خدمت کنم تقصیر ناگاهان شود جان خصم جان من کند این دل سزای من
3 سحرگاهی دعا کردم که جانم خاک پای او شنیدم نعره آمین ز جان اندر دعای من
4 چگونه راه برد این دل به سوی دلبر پنهان چگونه بوی برد این جان که هست او جان فزای من
5 یکی جامی به پیشم داشت و من از ناز گفتم نی بگفتا نی مگو بستان برای من برای من
6 چو یک قطره چشیدم من ز ذوق اندرکشیدم من یکی رطلی که شد بویش در این ره ره نمای من