پایی به میان از جلال الدین محمد مولوی غزل 1461

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

پایی به میان درنه تا عیش ز سر گیرم

1 پایی به میان درنه تا عیش ز سر گیرم تو تلخ مشو با من تا تنگ شکر گیرم

2 بی‌رنگ فرورفتم در عشق تو ای دلبر برکش تو از این خنبم تا رنگ دگر گیرم

3 دلتنگتر از میمم چون در طمع و بیمم من قرص به دو نیمم چون شکل قمر گیرم

4 ای از رخ شاه جان صد بیذق را سلطان بر اسب نشین ای جان تا غاشیه برگیرم

5 وز باد لجاج خود وز غصه نیک و بد هر چند بدم در خود والله که بتر گیرم

6 امنی است مرا از تو امنم تویی ای مه رو یا امن دهم زین سو یا راه خطر گیرم

7 چون سرو خمید از من گلزار چرید از من ایمان چو رمید از من ترسم که کفر گیرم

8 تو غمزه غمازی از تیر سپر سازی چون تیر تو اندازی پس من چه سپر گیرم

9 زیر و زبر عشقم شمس الحق تبریز است جان را ز پی عشقش من زیر و زبر گیرم

عکس نوشته
کامنت
comment