1 من ز گوش او بدزدم حلقه دیگر نهان تا نداند چشم دشمن ور بداند گو بدان
2 بر رخم خطی نبشت و من نهان می داشتم زین سپس پنهان ندارم هر کی خواند گو بخوان
3 طوق زر عشق او هم لایق این گردن است بشکند از طوق عشقش گردن گردن کشان
4 کوس محمودی همه بر اشتر محمود باد بار دل هم دل کشد محرم کجا باشد زبان
5 آینه آهن دلی باید که تا زخمش کشد زخم آیینه نباشد درخور آیینه دان
6 لیک روی دوست بینی بیخبر باشی ز زخم چون زنان مصر بیخود در جمال یوسفان
7 صد هزاران حسن یوسف در جمال روی کیست شمس تبریزی ما آن خوش نشین خوش نشان