-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بگویم خفیه تا خواجه نرنجد که آن دلبر همی در بر نگنجد
2 ز مستی من ترازو را شکستم ترازو کان گوهر را نسنجد
3 بتان را جمله زو بدرید سربند که ماده گرگ با یوسف نغنجد
4 هم از جمله سیه روییست آن نیز که پیش رومیی زنجی بزنجد
5 قراضه کیست پیش شمس تبریز که گنج زر بیارد یا بگنجد