-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وصیت می کنم، گر بشنود ابرو کمان من پس از مردن نشان تیر سازد استخوان من
2 زبان اوست ترکی گوی و من ترکی نمی دانم چه خوش بودی، اگر بودی زبانش در دهان من
3 به شکر نسبت لعل لب جان پرورش کردم برون کن از پس سر، گر غلط کردم، زبان من
4 اگر با ما سخن گویی ز روی مرحمت، می گو منم فرهاد سرگردان، تویی شیرین زبان من
5 چنان از عشق می سوزد تنم در زیر پیراهن که از بیرون پیراهن نماید استخوان من
6 مراد خسرو بیدل بر آر و یک زمان بنشین که رحمی بر دلت آید ز فریاد و فغان من