-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 من به او زنده توئی زنده به جان این چنین زنده نباشد آن چنان
2 نوش کن آب حیات معرفت تا چو خضر زنده مانی جاودان
3 صورت و نقشی که آید در نظر چو خیال اوست بر چشمش نشان
4 ساقیم مست است و جام می به دست در سرابستان جان عاشقان
5 موج و دریا نزد ما هر دو یکیست یک حقیقت در ظهور این و آن
6 جملهٔ اشیاء نشان نام اوست گرچه او را نیست خود نام و نشان
7 گفتهٔ سید حیات جان ماست لاجرم در جان ما باشد روان