1 بی دیدن دوست دیدگانرا چکنم بی جان جهان جان و جهان را چکنم
2 جانم ز برای وصل او می بایست چون نیست امید وصل جانرا چکنم
1 زهی دهان تو میم و زلعل حلقه میم زهی دو زلف تو جیم و زمشک نقطه جیم
2 ز مهر میم تو وز جور جیم تو هستم فراخ حوصله چون جیم و تنگدل چون میم
1 اجل موفق دین آن خلاصه تحقیق توئی موفق آن خیرها علی التحقیق
2 توئی که از سر تقوی بجاه دنیاوی بدست کردی عقبی و این بود توفیق
1 شیرمردان چو عزم کار کنند کار ازین گونه استوار کنند
2 آبخور زاتش سموم آرند خوابگه در دهان مار کنند