- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به پیران سر به کوی عاشقی رندانه خواهم شد به سودای پری رویی ز سر دیوانه خواهم شد
2 چنین کاندر زبان خلقی گرفتندم به بیهوده به شهر و کو به بدنامی دگر افسانه خواهم شد
3 برو، ناصح، چه نرسانی مرا از طعنه مردم؟ صلاح از من چه می جویی که در می خانه خواهم شد
4 به خاک پای او پیمان ببستم با سگ کویش رود گر سر درین پیمان ازین پیمانه خواهم شد
5 به دام زلفش افتادم ز دست خال و خط او چو من مرغی چه دانستم که صید دانه خواهم شد
6 به شهر امروز آن دلبر چو شد شهره به دلجویی به عشقش داده دین و دل کنون مستانه خواهم شد
7 به رسوایی و قلاشی چو خسرو آشنا گشتم ز عقل و مصلحت آخر به کل بیگانه خواهم شد