1 ایخواجه که فهم نکته سنج است ترا چند از پی زر دوی چه رنج است ترا
2 چون از زر و مال غیر روزی نخوری انگار که صد هزار گنج است ترا
1 نیازمند ترا رسم خود پسندی نیست طریق اهل دلان غیر دردمندی نیست
2 به خلق و لطف تو نازیم ای سهی بالا که سرو قد تورا ناز سر بلندی نیست
1 از نرگس توام نظری ای پسر بس است چشمی به من فکن که مرا یک نظر بس است
2 گر آب خضر نیست جگر تشنه تو را پیکان آبدار تواش در جگر بس است