-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ایکه چو موی شد تنم در هوس میان تو هیچ نمیرود برون از دل من دهان تو
2 از چمن تو هر کسی گل بکنار میبرند لیک بما نمیرسد نکهت بوستان تو
3 گر ز کمان ابرویت عقل سپر بیفکند عیب مکن که در جهان کس نکشد کمان تو
4 چون تو کنار میکنی روز و شب از میان ما کی به کنار ما رسد یک سر مو میان تو
5 تا تو چه صورتی که من قاصرم از معانیت تا تو چه آیتی که من عاجزم از بیان تو
6 کی ز دلم برون روی زانکه چو من نبودهام عشق تو بوده است و بس در دل من بجان تو
7 صد رهم ار بستین دور کنی ز آستان دستم و آستین تو رویم و آستان تو
8 گر چه بود به مهر تو شیر فلک شکار من رشک برم هزار پی بر سگ پاسبان تو
9 خواجو از آستان تو کی برود که رفته است حاصل روزگار او در سر داستان تو