1 نادیده هنوز آن رخ غم پردازش بر بود دلم زلف کمند اندازش
2 پس با که بگویم که دل من که ربود یاری که چو بینم نشناسم بازش؟
1 ای طالع نگون ز تو تا کی قفا خورم وی چرخ واژگون ز تو تا کی جفا برم
2 روزی بخشم بشکنم این مهر مهر تو وین پرده کبود تو بر یکدگر درم
1 ایکه خورشید ز رای تو منور گردد عالم از نفحه خلق تو معطر گردد
2 خواجه شرق امین الدین صالح که فلک پیش فرمان تو خم گیرد و چنبر گردد
1 حبذا ای نسیم جان پرور وی مبارک پی خجسته ا ثر
2 ای زفر تو خاک دیبا پوش وی زدست تو آب جوشنگر