- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر ز زلف توام حلقهای به گوش رسد ز حلق من به سپهر نهم خروش رسد
2 ز فرط شادی وصلش به قطع جان بدهم اگر ز وصل توام مژدهای به گوش رسد
3 در آن زمان همه خون دلم به جوش آید که تو ز پس نگری زلف تو به دوش رسد
4 ز زلف تو به دلم چون هزار تاب رسید کنون چو بحر دلم را هزار جوش رسد
5 نشستهام به خموشی رسیده جان بر لب که یک شرابم از آن لعل سبزپوش رسد
6 چو هست لعل لبت را هزار تنگ شکر نیفتدت که نصیبی بدین خموش رسد
7 اگر ز لعل توام یک شکر نصیب افتد فرید مست به محشر شکر فروش رسد