گر از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1303

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف

1 گر تو تنگ آیی ز ما زوتر برون رو ای حریف کز ترش رویی همی‌رنجد دلارام ظریف

2 گر همی انکار خود پنهان کنی بر روی تو می‌نماید دشمنی‌ها بر رخ تو لیف لیف

3 روز گردک بر رخ داماد می‌باشد نشان از جمال او که نامش کرد رومی نیف نیف

4 چون خداوند شمس دین چوگان زند یارش کجاست ور بر اسب فضل بنشیند کجا دارد ردیف

5 خوان و بزم هر دو عالم نزد بزم شمس دین چون یکی کاسه پرآش و بر سر او یک رغیف

6 وان رغیف و آش و کاسه صدقه تبریز دان از کمال و حرمت شهر شهنشاه شریف

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر