- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اگر تو عاشقی معشوق دور است وگر تو زاهدی مطلوب حور است
2 ره عاشق خراب اندر خراب است ره زاهد غرور اندر غرور است
3 دل زاهد همیشه در خیال است دل عاشق همیشه در حضور است
4 نصیب زاهدان اظهار راه است نصیب عاشقان دایم حضور است
5 جهانی کان جهان عاشقان است جهانی ماورای نار و نور است
6 درون عاشقان صحرای عشق است که آن صحرا نه نزدیک و نه دور است
7 در آن صحرا نهاده تخت معشوق به گرد تخت دایم جشن و سور است
8 همه دلها چو گلهای شکفته است همه جانها چو صفهای طیور است
9 سراینده همه مرغان به صد لحن که در هر لحن صد سور و سرور است
10 ازان کم میرسد هرجان بدین جشن که ره بس دور و جانان بس غیور است
11 طریق تو اگر این جشن خواهی ز جشن عقل و جان و دل عبور است
12 اگر آنجا رسی بینی وگرنه دلت دایم ازین پاسخ نفور است
13 خردمندا مکن عطار را عیب اگر زین شوق جانش ناصبور است