گر تو مرد موحدی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 875

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

گر تو مرد موحدی ای یار

1 گر تو مرد موحدی ای یار چه کنی دوستی تو با اغیار

2 جام توحید نوش شادی ما تا که گردی ز عمر برخوردار

3 تو به کثرت چنین گرفتاری دم ز توحید می زنی هشدار

4 جام گیتی نما به دست آور نظری کن به مجمع انواز

5 همه عالم خزانهٔ عشق است خازنش بین و مخزن اسرار

6 دُردی درد نوش رندانه دل بیمار می کنش تیمار

7 نعمت الله مدام سرمست است درخرابات همدم خمار

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر