امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

گر سر زلف تو از باد پریشان از امیرخسرو دهلوی غزل 721

غزل 721 ام از 2198 غزلیات

گر سر زلف تو از باد پریشان نشود

1 گر سر زلف تو از باد پریشان نشود خلق بیچاره چنین بیدل و حیران نشود

2 وه ازان روی مرا جان به لب آمد،یارب که گرفتار به دل هیچ مسلمانان نشود

3 ای مسلمانان، آن موی ببندید آخر چه کند، این دل مسکین که پریشان نشود؟

4 من گناه دل دیوانه خود می دانم عشقبازست و همه عمر به سامان نشود

5 یارب، از رنج دل ماش نگیری، هر چند که جفاها کند و هیچ پشیمان نشود

6 مردمان در من و بیهوشی من حیرانند من در آن کس که ترا بیند و حیران نشود

7 هم به حق نمک خود که نگهدار دلم گر چه کس بر جگر سوخته مهمان نشود

8 اندرین قحط وفا گر چه که طوفان آرم هرگز این نرخ در ایام تو ارزان نشود

9 لذت عشق ندانند اسیران مراد که مگس قند بجوید، به نمکدان نشود

10 خسرو آهوی رمیده ست ز خوبان که برو گر دل شیر نهی، بیش پریشان نشود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود

شاعر شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود چه کسی است ؟

شاعر شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود چیست ؟

قالب شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود غزل است

مضمون اصلی شعر گر سر زلف تو از باد پریشان نشود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر