گر بدامن گردی از آن رهگذر از اهلی شیرازی غزل 129

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

گر بدامن گردی از آن رهگذر می بایدت

1 گر بدامن گردی از آن رهگذر می بایدت دامنی از دامن گل پاک تر می بایدت

2 گر امید وصل باشد در قیامت دور نیست ایکه عاشق میشوی صبر اینقدر می بایدت

3 ورچراغ وصل میخواهی که افروزی چو شمع آه گرم و گریه شام و سحر می بایدت

4 گر دلت خواهد که نور دیدها باشی چو شمع جان من دلجویی اهل نظر می بایدت

5 ای که گویی فکر وصل او به نقد جان کنم راست می پرسی زمن فکری دگر می بایدت

6 دست از خود همچو طوطی باید اول شستنت اهلی از لعل لب او گر شکر می بایدت

عکس نوشته
کامنت
comment