گر وصال یار خواهی از شاه نعمت‌الله ولی غزل 440

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

گر وصال یار خواهی ترک جان باید گرفت

1 گر وصال یار خواهی ترک جان باید گرفت عشق اگر داری طریق عاشقان باید گرفت

2 در خرابات مغان مستیم و جام می به دست ذوق ما می بایدت راه مغان باید گرفت

3 ترک سرمستست عشقش غارت جان می کند ملک دل باید سپرد و ترک جان باید گرفت

4 در نظر نقش خیال روی او باید نگاشت هرچه رو بنمایدت نقشی از آن باید گرفت

5 دُرد دردت گر دهد چون صاف درمان نوش کن ور می صافی دهد دردم روان باید گرفت

6 ما خراباتی و رند و عاشق و میخواره ایم ور تو مرد زاهدی از ما کران باید گرفت

7 گفتهٔ سید ز جان بشنو که می گوید ز جان این چنین قول خوشی یادش به جان باید گرفت

عکس نوشته
کامنت
comment