-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر تو خواهی وطن پر از دلدار خانه را رو تهی کن از اغیار
2 ور تو خواهی سماع را گیرا دور دارش ز دیده انکار
3 هر که او را سماع مست نکرد منکرش دان اگر چه کرد اقرار
4 هر که اقرار کرد و باده شناخت عاقلش نام نه مگو خمار
5 به بهانه به ره کن آنها را تا شوی از سماع برخوردار
6 وز میان خویش را برون کن تیز تا بگیری تو خویش را به کنار
7 سایه یار به که ذکر خدای این چنین گفتست صدر کبار
8 تا نگویی که گل هم از خارست زانک هر خار گل نیارد بار
9 خار بیگانه را ز دل برکن خار گل را به جان و دل میدار
10 موسی اندر درخت آتش دید سبزتر میشد آن درخت از نار
11 شهوت و حرص مرد صاحب دل همچنین دان و همچنین پندار
12 صورت شهوتست لیکن هست همچو نار خلیل پرانوار
13 شمس تبریز را بشر بینند چون گشایند دیدهها کفار