- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گر به خلوت دیدمی او را به جایی سیر سیر بیرقیبش دادمی من بوسههایی سیر سیر
2 بس خطاها کردهام دزدیده لیکن آرزوست با لب ترک خطا روزی خطایی سیر سیر
3 تا یکی عشرت ببیند چرخ کو هرگز ندید عشرت کدبانوی با کدخدایی سیر سیر
4 یک به یک بیگانگان را از میان بیرون کنید تا کنارم گیرد آن دم آشنایی سیر سیر
5 دست او گیرم به میدان اندرآیم پای کوب میزنم زان دست با او دست و پایی سیر سیر
6 ای خوشا روزی که بگشاید قبا را بند بند تا کشم او را برهنه بیقبایی سیر سیر
7 در فراق شمس تبریزی از آن کاهید تن تا فزاید جانها را جان فزایی سیر سیر