شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی
شاه نعمت‌الله ولی

اگر تو عاشق یاری از شاه نعمت‌الله ولی غزل 353

غزل 353 ام از 2701 غزلیات

اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست

1 اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست به هر چه دیده گشائی چه حسن اوست نکوست

2 اگر به کعبه رَوی بی هوای یار بد است وگر به میکده باشی به یاد دوست نکوست

3 جهان و صورت و معنی چو مغز باشد و پوست تو مغز نغز بگیر و مگو که پوست نکوست

4 اگرچه کشتن عشاق بد بود بر ما ولی چه عادت آن یار نیکخوست نکوست

5 تو را نظر به خود است ای عزیز بد باشد مرا که در همه حالی نظر به دوست نکوست

6 بیا و جامهٔ جان چاک زن به دست مراد چو لطف او به کرم در پی رفوست نکوست

7 ز زلف یار به عمر درازت ای سید چو شانه حاصلت از نیم تار موست نکوست

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست

شاعر شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست چه کسی است ؟

شاعر شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست شاه نعمت‌الله ولی می باشد.

شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست چیست ؟

قالب شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست غزل است

مضمون اصلی شعر اگر تو عاشق یاری به عشق دوست نکوست چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر