1 گر جان داری بیا و جان باز آنجا آن جای که بودهای ز آغاز آنجا
2 یک نکته شنید جان از آنجا آمد صد نکته شنید چون نشد باز آنجا
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 منم غرقه درون جوی باری نهانم میخلد در آب خاری
2 اگر چه خار را من مینبینم نیم خالی ز زخم خار باری
1 آن شکل بین وان شیوه بین وان قد و خد و دست و پا آن رنگ بین وان هنگ بین وان ماه بدر اندر قبا
2 از سرو گویم یا چمن از لاله گویم یا سمن از شمع گویم یا لگن یا رقص گل پیش صبا
1 این کیست این این کیست این شیرین و زیبا آمده سرمست و نعلین در بغل در خانه ما آمده
2 خانه در او حیران شده اندیشه سرگردان شده صد عقل و جان اندر پیش بیدست و بیپا آمده
1 بوقلمون چند از انکار تو در کف ما چند خلد خار تو
2 یار تو از سر فلک واقف است پس چه بود پیش وی اسرار تو
1 در هر فلکی مردمکی میبینم هر مردمکش را فلکی میبینم
2 ای احول اگر یکی دو میبینی تو بر عکس تو من دو را یکی میبینم
1 دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
2 در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به